چطوری كلمه حفظ كنیم؟

گفتم درسته كه ما تو حال و هوای عقدیم
گناه شما چیه كه میخواین ازین تعطیلات استفاده كنین و بشینین زبان بخونین؟?
به این علت شروع كردم به سوالی كه هزاربار توی كلاسها شنیدم و خب شماهم توی كامنتها و دیركتهاتون از من پرسیدین!?

سوال: چطوری كلمه حفظ كنیم؟
جونم براتون بگه كه من تمام مدارك را اینجا اوردم كه بدونین و مطمین بشین كه معلم زبانها آدم فضائی نیستن و تمام كلمات انگلیسی توی مغزشون تزریق نشده بلكه طی “استمرار” و “تكرار” تونستن نه به همه كلمات بلكه به بخشی از كلمات تسلط پیدا كنن!
عكس را شماره گذاری كردم براتون پس به ترتیب پیش میرم!

1) استفاده از post-it notesیا همون برگه خودچسب های خودمون:
خیلی میبینم زبان اموزان فقط با یك كتاب و خودكار میان كلاس!
منم از تعجب شاخ درمیارم! یادگیری هم مثل هركار دیگه ای ابزار خودشو میخواد.
همینطور كه توی عكس پیداست كلمات مهم و جدید همیشه باید جدا نوشته بشن، توی یك برگه رنگ متضاد
اینطوری همیشه بهتون یاداوری میكنن كه: هِی تو، منو هنوز یاد نگرفتی ها!
یكجورایی با این رنگهاشون به شما عذاب وجدان میدن كه بهشون یكسری بزنین!☺️
2) ازونجایی كه من همیشه عاشق نوشتن بودم علاوه بَر استفاده از برگه خودچسبها كاغذ هم اضافه میكردم برای نوشتن definition ها و مطالب اضافه ای كه استاد بهمون میگفتن.
این برگه ها بمن و به شما یاداوری میكنن كه برای اطلاعات بیشتر و دوره باید به كجا مراجعه كنیم!
3) دوست داشتنی ترین بخش یادگیری زبان این دفتر یادداشتهاست كه حاضرم برای اینكه شما شدت علاقه منو بهشون درك كنین، همشونو یكروز براتون ردیف میكنم كه ببینین چقدر اینكار ثمربخش هستش!
مهم نیست كه شما كلمات را یكبار روی برگه خودچسب و توضیحش را روی برگه سفید نوشتین، خودتونو مجبور كنین یك دفتر كوچیك بردارید و كلماتی كه میدونین فراموشتون میشه را حتماتوش بنویسین و توی كیفتون بذارین و هرجامیرین با خودتون ببرینش! هیچ وقت تنهاش نذارین.
اولش اسم كتاب و تاریخ بنویسین اینجوری شما كم كم یك عالمه خلاصه كتاب دارین كه میتونین هربار یكیشو با خودتون ببرین وازهر ? باری كه اینستارا چك میكنین سری هم به لغاتتون بزنین!
باور كنین
باور كنین
جواب میده!
4) حفظ كتابهای قدیمی به بهترین شكل را فراموش نكنین.
كتابهایی كه ما میخونیم بخشی از هویت دانش و خاطرات ما هستند، كتابهای زبان جز اونایی هستن كه همیشه بهشون نیاز پیدا میكنیم!
كتاب شماره چهار كه میبینین حدودا مال سیزده سال پیشه، من مثل یك گنج ازش مراقبت میكنم، روزها و ساعتهای زیادی را شریك بودیم باهم!